انتقام
یکی از بچه هاچند ماهی بود دست کومله ها ی منافق اسیر بود و تازه برگشته بود. هنوز جای شکنجه روی بدنش مانده بود.وقتی سوار قایق شدیم بریم عملیات،داد زد:پدرشان را در می آوریم انتقام می گیریم.
اما آقا مهدی گفت:تو نباید بیایی،ما برای انتقام جویی نمی رویم.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
ارسال توسط مهدی رضائی
آخرين مطالب